روز هفتم محرم الحرام... - نمایش محتوای محرم
روز هفتم محرم الحرام...
سلام بر علی اصغر(ع)...
سلام بر لحظه ی خداحافظی حسین (ع)باطفل شیرخواره اش...
سلام بربیتابی علی اصغر(ع) روی دستهای پدر...
وسلام برگلوی تشنه ای که تیر سه شعبه رادر آغوش کشید و با خون خود سیراب شد
(وقایع کربلا)
در روز هفتم محرم عبید الله بن زیاد ضمن نامهای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد . (انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۰) عمر بن سعد نیز بدون فاصله «عمرو بن حجاج» را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند .
در این روز مردی به نام «عبدالله بن حصین ازدی» - که از قبیله «بجیله» بود - فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمتخود قرار نده . حمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب میآشامید تا شکمش بالا میآمد و آن را بالا میآورد و باز فریاد میزد: العطش! باز آب میخورد، ولی سیراب نمیشد . چنین بود تا به هلاکت رسید . (ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶)